وقتی من با احساساتم آشنا نیستیم چطور میتوانم بفهمم که چه میخواهم؟! به همین دلیل است که بیشتر اوقات ما نمیتوانیم کاری برای بیرون از خودمان انجام دهیم. چون بیرون ما بازتابی از درون ماست.
اگر ما به چیزهایی که از دست می دهیم توجه نکنیم و آگاه نباشیم و نتوانیم از آنها عبور کنیم نمی توانیم چیزی را تغییر دهیم. این جمله را شاید همیشه میشنویم تا خودمان را دوست نداشته باشیم قادر نیستیم کسی یا چیزی را دوست بداریم. در واقع ما امروز کارهایی را برای آگاهی و رشد خودمان در درونمان انجام میدهیم تا در بیرون از ما تغییراتی رقم بخورد که انتظارش را در گذشته نداشتهایم. در واقع ما با تغییرات درونی و کارهایی که در جهت تلاش بیشتر برای دوست داشتن خود انجام میدهیم کمک میکنیم تا بتوانیم به دیگران هم خدمت و کمک برسانیم و دوستشان بداریم. زمانی که من به این نقطه از دوست داشتن خود برسم می توانم احساس کنم کافی هستم. اما بیشتر افراد خودشان را کافی و دوست داشتنی نمیدانند و این توهم کافی بودن و دوست داشتن خود هست که باعث و ریشهی بسیاری از رفتارها و شرایط زندگی است که در آن قرار داریم و از آن ناراضی هستیم.
چطور من درون خودم رو تمیز نکنم و به آن بها ندهم بخواهم تغییری ایجاد کنم؟!
این سوال را از خودتان بپرسید امروز چه تغییر کوچکی برای درونم انجام دادم؟ آیا امروز توانستم برخلاف دیروزم کارهایی را انجام دهم؟ آیا امروز توانستم جلوی خودم را بگیرم و قبل از بیرون آمدن حرفی از دهانم حداقل ۳ ثانیه مکث کنم؟ آیا امروز جایی رنجیدم، عصبانی شدم و یا به خشم آمدم اما خواستم برای تغییر این احساساتم کاری کنم؟ آیا امروز برای تنبلی خودم حرکتی انجام دادم؟ آیا امروز …؟
من نمی توانم بدون انجام همین قدم های کوچک انتظار تغییرات بزرگی در زندگیم داشته باشم. بیشتر افراد فکر می کنند برای تغییرات بزرگ باید کارها و اقدام های مهم و خارق العاده و بزرگی باید انجام دهند تا تغییرات بزرگی در زندگیشان اتفاق بیفتد. در صورتی که بیشتر تغییرات بزرگ در نتیجهی گام های کوچک و پیوسته رقم می خورد. برایان تریسی می گوید: “اگر هفته ای نیم درصد بهتر شوید، سال بعد ۲۶% و ده سال بعد، ۱۰۰۰% رشد خواهید داشت.” در واقع تا وقتی زنده ایم باید یاد بگیریم چطور زندگی کنیم. اگر این انگیزه و دغدغه را نداریم که همین کارهای کوچک اما مداوم را انجام دهیم بهتر است از خودمان در مورد چرایی زندگیمان بپرسیم و سوال کنیم از خودمان که رسالت من چیست؟
راهکار عملی…
لطفا همین الان کاغذ و قلم بردارید و گام های کوچکی که از این لحظه برای هدفها و چرایی زندگیتان می توانید بردارید را لیست کنید. این گام ها را طوری انتخاب کنید که انجامش دهید چون در مقابل تعهدی که به خودتان برای انجام کاری می دهید ولی پایبند نباشید عزت نفس خودتان را از بین می برید و چقدر ما در طول سال های زندگیمان به خود قولی دادیم اما به سررانجام نرسانیدم و الان در مورد هر تصمیمی انقدر مردد و دچار تردید می شویم که آیا می توانم؟چون در طی این سال ها به عزت نفسمان آسیب زده ایم و خودمان به آن آگاه نیستیم. پس برای نوشتن گام های کوچک تان آن هایی را لیست کنید که صد در صد مطمئن هستید می توانید در شرایط حال حاضرتان انجام دهید.
قدم های کوچک مثل هر شب مسواک زدن قبل خواب، ۱۰ دقیقه سکوت در طول روز، ۱۵ دقیقه گوش دادن به فایل زبان،۳۰ دقیقه مطالعه(حداقل)، خوردن غذای کم حجم و سالم، ۱۰ دقیقه موزیک خوب گوش دادن، ۱۵ دقیقه پیاده روی و همین چند دقیقههای کوچک در طول روز از شما در طی یک سال یک فرد متفاوتی میسازد. اگر شما همین زمان های کوچکتان را به درستی استفاده کنید در مدت زمان طولانی از شما تغییرات بزرگی قابل مشاهده است. اکثر اوقات یک نفر که بتوانیم این گام های کوچک روزانه را به او اعلام کنیم تعهد ما را برای انجام این گام ها بیشتر و ما را برای ادامه مصممتر می کند.
یادمان باشد ما نمی توانیم هیچ چیز و هیچ کسی را در این دنیا تغییر دهیم جز خودمان؛ پس از تلاش برای تغییرات دیگران دست برداشته و شروع به رشد و تغییر خودمان کنیم. سطح موفقیت ما همیشه موازی سطح پیشرفت شخصی ماست.
امروز درونم را تغییر میدهم تا فردا بیرون از من تغییرات خود به خود رقم بخورد…
یاد کتاب برتری خفیف افتادم. ممنونم بابت این مقاله کوتاه اما مفید.
سپاسگزارم از وقتی که گذاشتید و مطالعه کردین
امیدوارم مفید بوده باشه برای شما